تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناخ

تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی در pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی در pdf
چکیده
مقدمه
دیدگاههای نظری درباره سببشناسی حالتهای روان
سازوکار تغییر سازمانیافتگیهای روانی براساس نظریه خودتحققدهی دینی
رکن اول: شکلگیری برخی واحدهایایمانی( باورهای پایه)
رکن دوم: عمل کردن به مقتضای هر باور پایه یا واحد ایمانی
ضرورت عمل به واحدهای ایمانی(باورهای پایه) در دین اسلام
رمز پیوند ایمان و عمل
رکن سوم: انکار(کفرورزی) باورهای پایهای که با باورهای پایه سلامتبخش به نحوی مخالف است
رکن چهارم : اجتناب کردن از امر نادرست
تقسیم باورها در نظریه خودتحققدهی دینی
ابعاد آشکار و پنهان یک واحد ایمانی
نتیجههای نهایی نظریه
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی در pdf
ـ نهج البلاغه، ترجمه علامه محمدتقی جعفری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379
ـ جس فیست، گریگوری جی. فیست، نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، 1384
ـ سبحانی، جعفر. اصالت روح از نظر قرآن، قم، توحید، 1377
ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1363، ج 20
ـ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، 1974، ج 20
ـ طبرسی، فضلبن حسن، مجمعالبیان، تهران، ناصر خسرو، 1380
ـ کارور و شییر، شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375
ـ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی فی احادیث الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362
ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب السلامیه، 1362
ـ مصباح، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ج 2
ـ مصباح، محمدتقی، معارف قرآن؛ خداشناسی، کیهان شناسی، انسان شناسی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1376
ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1381، ج 27
ـ واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 1377
ـ ویل و ویلسون، وسواس و درمان آن، ترجمه سیاوش جمالفر، تهران، ارسباران، 1385
ـ یزدی، محمد، اسس الایمان فیالقرآن، قم، نداء المهدی، 1376
-Lawrence A.Pervin & Oliver P.John, Handbook of Personality:Theory and Research, New York, Tthe Guilfuilford Press,
-Davison Gerald C & Neale John M, Abnormal Psychology (eighthn edition); New York, John Wiley & Sons, Inc, ed8 2001, P. 7-
-Seligman. Martin E.P. and David Rosenhan, Abnormality, New York, W. W. Norton & Company, 1998. P
-Abramowitz Jonathan S, McKay Dean & Taylor Steven, Obsessive- Compulsive Disorder (subtypes and spectrum conditions). New York, Elsevier,
-American Psychiatric Association, Diagnostic and Statistical Manual of Disorders, Washington, APA,
-Kaplan, Harold I & Sadok, Benjamin J, Comprehensive Textbook of Psychiatry, IV; Baltimor; Williams & Wilkins,
-Bankart Peter C, Talking Cures: A History of Western & Eastern Psychotherapies, USA: Brooks / Cole Publishing Company,
-Jenike Michael A. & others, Obsessive–Compulsive Disorders; Practical Management, New York, Mosby Inc,
-Kaplan, Harold I, & Sadok, Benjamin J, Comprehensive Textbook of Psychiatry, IV; Baltimor, Williams & Wilkins,
-Robert G. Meyer and Paul Salmon, Abnormal Psychology, Boston: ALLYN AND BACON, ed2,
-Leahy Robert L, Cognitive Therapy Techiniques: A Practioner’s Guide, New York, The Guilford Press,
-Kellogg , Ronald Thomas, Fundamentals Of Cognitive Psychology, Los Angeles, Sage Publications,
-Wulff, David M, Psychology Of Religion, Classic & Contemporary, New York, John Wiley & Sons, INC
-Frank Joe, Bruno, Psychological Symptoms. New York, John Wiley & Sons,
-Peter Carruthers, The Nature of Mind: an Introduction, London, Routledge,
-Frank Jackson, Philip Pettit, and Michael Smith, Mind, Morality and Explanation: Slected Collaborations, Oxford, Clarendon Press, Oxford University Press,
-Hergenhahn, B. R, An Introduction to the History of Psychology California, Brooks, Cole Publishing
-Mario Agusto Bunge and Ardila, Ruben, Philosophy of psychology, New York, Springer-Verlag,
-Cherie Goodenow O’Boyle, History of Psychology: a Cultural Perspective, London, Lawrence Erlbaum Associates, Publishers,
-Cicovacki, Predrag, Between Truth and Illusion: Kant at the Crossroad of Modernity, New York, Rowman & Littlefield Publishers,
-Lawrence A.Pervin & ,Oliver P.John, Handbook of Personality:Theory and Research, P. 300 New York: THE GUILFORD PRESS, 1999. p
-Davison Gerald C & Neale John M. Abnormal Psychology (eighthn edition); New York: John Wiley & Sons, Inc; (2001) p. 7-
-Bolota, David A. & Marsh, Elizabeth J, Cognitive Psychology, Key readings, New York, Psychology Press,
-Mclennan Gregor, Pluralism, Buckingham: Open University Press,
چکیده
پیشفرض اولیه این پژوهش این است که در منابع دینی، برای تغییر دادن رفتار انسان و دگرگونسازی حالتهای او، روند خاصی دنبال شده است که میتوان از آن به منزله فرایند شکلگیری شخصیت، راهی برای تأمین بهداشت روان و روش درمانی بهره برد. ادیان توحیدی، بهویژه دین اسلام همواره درصدد بودهاند انسانها را از انسانمحوری به خدامحوری، از دنیاگرایی به آخرتگرایی، و از بتپرستی به خداپرستی سوق دهند. برای رسیدن به این هدف، باید گامهای ششگانه ذیل طی شوند
1 آگاهی دادن و شناساندن آنچه درست است و با واقعیت خارجی به مثابه حقیقت انطباق دارد (مقدمه ایمانآوری)؛2 تشویق به ایمانآوری به آنچه درست است به منزله واقعیت و باورهای پایه؛3 تشویق به عمل کردن به باورهای پایه؛4 آگاهی دادن و شناساندن آنچه نادرست است و با واقعیت خارجی به عنوان حقیقت انطباق ندارد؛5 تشویق به کفرورزی و انکار آنچه نادرست است؛6 تشویق به اجتناب و عمل نکردن به آنچه نادرست است
بر اساس این پژوهش، مشابه این گامها در همه حالتهای روانی ـ چه هنجار و چه نابهنجار ـ رخ میدهد. از اینرو، آدمی به چیزی ایمان میآورد؛ به آن عمل میکند؛ به طرف مقابل ایمان آورده خود کفر میرزد و از آن اجتناب میکند. از اینروی، برخی سازمانیافتگیها را در خود به وجود میآورد و برخی سازمانیافتگیها را از بین میبرد
کلیدواژهها: ایمان آوردن، عمل کردن، انکار باورهای پایه، اجتناب
مقدمه
از دیرباز این پرسش مهم برای آدمی مطرح بوده است که چرا انسانها ویژگیهای متفاوتی دارند؟ این ویژگیها چگونه در درون آدمی پدید میآیند و چرا افراد به صورتهای مختلف عمل میکنند و چگونه افراد حالتهای روانی خاصی را در پیش میگیرند و آن را استمرار میبخشند؟ عامل تفاوت ساز روان در افراد متفاوت چیست؟ چگونه روان یک فرد بین پیوستاری از سلامت تا بیماری حرکت میکند؟1 این پرسشها از زمانی ذهن آدمی را بیشتر مشغول کرده است که در کنار خود، در میان خانواده، فامیل و اطرافیان کسانی را مشاهده کرد که از حال عادی خارج شده و به افراد دارای رفتار ناهنجار تبدیل شدهاند. فردی که در گذشته بسیار شاد و با نشاط بود، به فردی غمگین و خمود تبدیل شده است. شخصِ دارای یقینیابی و تردید سازماندار، به تدریج به کسی بدل گشته است که رفتارش را با اندک احتمالی تکرار میکند؛ همه جا را آلوده میداند و فکر میکند بیشتر وقتها درب منزل را باز میگذارد و برای وارسی آن، بارها کار انجام شده را تکرار میکند و باز هم به انجام آن یقین نمییابد. آدمی را چه میشود؟ عادی و غیرعادی یعنی چه؟ منشأ رفتار بهنجار و نابهنجار چیست؟ سنگ بناهای ذات آدمی، اتمها و ملکولهای روان چه چیزهایی هستند؟
تاریخ مدون حکایت از آن دارد که آدمی تقریباً ده قرن قبل از میلاد مسیح بر اثر مواجه شدن با واقعیتهای زندگی خود، این سؤالات ذهنش را مشغول کرده بود و با بیصبری به دنبال جواب آن میگشت. برای جواب، ذهن فرضیهساز او فرضیههایی را ساخت که هر کدام سالیان دراز روش نظری و عملی او گردید.2 به هر حال، آدمی برای این پرسش که افراد انسان چگونه مسیر روانی خود را معین میکنند، آن را استمرار میبخشند و تثبیت میکنند ـ بهویژه مسیرهای نابهنجار ـ دیدگاههایی را ارائه کرد. از منابع دینی، برای شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی چهار پایه متعامل، متوازن و در هم تنیده به دست میآید. در آغاز مناسب است این چهار پایه و واژگان مربوط به آن توضیح داده شود
ایمانآوردن (انتخاب باورهای پایه به منزله باورهای صحیح): ایمانآوری در ادیان بهویژه دین اسلام اذعان و تصدیق به چیزی همراه با التزام به لوازم آن میباشد. در قرآن حقیقت ایمان عبارت است از شناخت و آگاهی نسبت به خدا و صفات او و فرستادگانش، و شناخت تمام فرامین و قوانینی که آنان با خود آوردهاند. مراد از ایمانآوردن در این پژوهش، انتخاب باورهای پایه سلامتبخش یا بیماریزا به عنوان باورهای صحیح میباشد؛ مانند اینکه فردی بعد از شرکت کردن در یک کلاس، ناگهان این باور پایه در او شکل میگیرد که « این کلاس به درد من نمیخورد»، یا از مواجهه با این جهان به این نتیجه میرسد که «نیرویی ماورایی، این جهان را اداره میکند»، و یا از بررسی خود به این باور احتمالی میرسد که « شاید من نتوانم در کنکور قبول شوم». در این طرح، هر کدام از اینها یک واحد ایمانی یا باور پایه نامیده میشوند و باور مستقر و ایمان هیچ تفاوتی ندارد، بلکه ماهیت ایندو یکی است
عمل: مراد از عمل، هر کار و فعالیتی است که فرد انجام میدهد. مانند خوابیدن، راه رفتن، نماز خواندن، دست شستن، آبکشی، دستشویی رفتن و خودوارسی کردن. مراد از عمل در این پژوهش، عمل کردن به باورهای پایه سلامتبخش و بیماریزا میباشد که درباره هر کدام در موضوعات مختلف از روان صادر میشوند
کفرورزی (انکار): کفر در لغت به معنای پوشاندن و مخفی کردن چیزی است.3 کفرورزی در این پژوهش به معنای انکار باورهای پایه بیماریزا میباشد که ممکن است درباره هر موضوعی در درون فرد شکل بگیرد
اجتناب: در لغت به معنای کنار چیزی با فاصله قرار گرفتن است. به عبارت دیگر، به معنای دوریگزینی میباشد.4 در این پژوهش، مراد از اجتناب عمل نکردن به باورهای پایه بیماریزا در فضای واقعی است
خودتحققدهی:5 در لغت به معنای به شکوفایی رساندن و به فعلیت رساندن استعدادها میباشد. در این پژوهش، مراد از خود تحققدهی، تفهیم و درک این واقعیت است که هر کس خودش زمینههای باورهای پایه را به وجود میآورد؛ آنها را انتخاب میکند و به آنها عمل میکند و بدینوسیله «سازمانیافتگیهای روانی خاص» را ایجاد میکند. برای مثال، فرد خودش با انتخاب باورهای پایه پدیدآورنده وسواس ـ ناخودداری در هر موضوع و عمل کردن به آنها وسواسـ ناخودداری را در خود سازماندهی میکند
دیدگاههای نظری درباره سببشناسی حالتهای روان
الف) دیوشناسی آغازین: توجه آدمی به رفتارهای نابهنجار خود همچون اضطراب، وسواس، افسردگی و اسکیزوفرنی، از دیرباز مورد توجه بوده است. با اینحال، شروع علتشناسی بیماریهای روانی تا دورههای بعد به تأخیر افتاد.6 ورود موجودی خبیث مانند شیطان (دیو) به درون فرد و کنترل روان و بدن او، اولین فرضیه در علتشناسی رفتار نابهنجار بوده است. به همین دلیل، جنگیری درمان رایج اختلالات رفتاری و روانشناختی بود. جنگیری عبارت بود از بیرونرانی ارواح خبیثه به کمک مراسم و تشریفات وردخوانی یا شکنجه بیمار
ب) اعتقاد به وجود ریشههای بدنی8 و حالتهای روان: بقراط9 حکیم که تقریباً بین سالهای 470 تا 377 قبل از میلاد زندگی میکرد، با اصرار تمام اعلام کرد که بیماریهای روانی، علل طبیعی دارند و باید همانند بیماریهای شایع و سهلدرمانی نظیر سرماخوردگی و یبوست10 درمان شوند. او مغز را مرکز هشیاری، زندگی عقلی و هیجانها به حساب آورد. بنابراین، او بر این باور بود که فکر و رفتار نابهنجار نشان میدهد که درون مغز آسیبی به وجود آمده است. بقراط معمولاً از اولین کسانی شناخته میشود که در سبب شناسی بر اختلالات بدنی بهویژه اختلالات مغزی تأکید کرد.11 به طور طبیعی، این نظریه کارکردهای عادی مغز را ریشه حالتها و رفتار عادی و بهنجار فرد به حساب میآورد. نظریه مزاجهای12 بقراط و ریختهای بدنی13 کرچمر14 و شلدون15 در همین راستا قرار دارد
ج) نظریه روانتحلیلگری: از نظر فروید، بنیانگذار روانتحلیلگری، شخصیت آدمی را سه نیرو به نام نهاد،16 من17 و فرامن18 شکل میدهند. این سه نیرو فرایندهای پویا و متعاملی هستند که هر کدام خاستگاه و نقشهای ویژه خود را دارند. تمام شخصیت و رفتار آدمی از نحوه تعامل این نیروها با هم ساخته میشود.19 برای نمونه، نظریه روان تحلیلگری، نشانگان وسواس ناخودداری را واپسروی دفاعی سازمان روان به مرحله پیش ادیپی و خود آزارگری ـ مقعدی میداند که در آن شیوه عملکرد اولیه نهاد، من و فرامن نمودار میشود. این عوامل، به همراه مکانیزمهای دفاعی ویژه من یعنی جداسازی، خنثیسازی و جابهجایی دست به دست هم میدهند و نشانگان بالینی وسواسهای فکری، اجبارها و اعمال اجباری را پدید میآورند
د) نظریه یادگیری (رفتاری): این نظریه در دهه 1920 به عرصه روانشناسی پا نهاد. رفتارگرایان، تمام موجودات زنده از جمله انسان را ساخته و پرداخته محیط میدانند. به نظر رفتارگرایان، افراد به کمک تداعیهای خود از گذشته، درباره آینده میآموزند. این تداعیها نیز از آنجا ناشی میشوند که برخی رفتارها پاداش دریافت میکنند و برخی نیز تنبیه میشوند.21 در زمینه رفتارهای مرضی، نظر روانشناسان یادگیری در ابتدا به ترسهای مرضی معطوف شد. نقش سازوکارهای جابهجاسازی و اجتناب در این رویدادها سبب شد نظریهپردازان یادگیری آنها را در چارچوب شرطیسازی اجتنابی22 و یادگیری از طریق کاهش سائق23 توجیه کنند.24 برای مثال، رفتارگرایان عملهای وسواسی را رفتارهای آموختهشدهای میدانند که بر اثر کاهش ترس یاد گرفته میشوند.25 عمل دست شستن مکرر در نظریه یادگیری، به منزله واکنش فرار کنشی (عاملی)26 در نظر گرفته میشود که اشتغال ذهنی به آلودگی و میکروبها و ترس از آن را کاهش میدهد. وارسی اجباری نیز به همین صورت میتواند اضطراب پدید آمده را کاهش دهد
ه ) نظریه شناختی: روانشناسان شناختی، باورها، نگرشهای و استدلالهای افراد را در شکلگیری شخصیت دخیل میدانند.28 ویلیام جیمز کل روانشناسی را با عنوان «علم زندگی روانی« تعریف کرد. روانشناسی شناختی بعد از یک قرن به همین تعریف و نقطه نظر جیمز دست یافت. امروزه روانشناسی شناختی تمام حوزههای روانشناسی شامل رشدشناختی، شناخت اجتماعی، علوم عصبیشناختی، شناخت درمانی و مردمشناسی شناختی را در برمیگیرد
بر اساس مدل شناختی، حالتهای تنشزا مانند افسردگی، اضطراب، خشم و همینطور وسواس، بر اثر الگوهای فکری مبالغهآمیز و یا انحرافی (ناهنجار) آغاز میگردند، ادامه مییابند و تشدید میشوند. شناخت درمانی نیز از مجموعهای از مدلهای سابقهدار و ارزشمند در اندیشه انسانی همچون گفتوگوهای سقراطی30 مبتنی بر منطق و شیوه ارسطو31 در جمعآوری و طبقهبندی دادهها درباره جهان واقعی ناشی شده است. الگوی شناختی درمان اختلالات روانی، حاصل انقلاب شناختی است که در دهه 1970 در حوزه روانشناسی در رخ داد. این الگو در نقش محوری شناخت در هیجان و پردازش طرحوارهای به مثابه عامل تعیینکننده در پردازش اطلاعات تأکید میورزد
و) نظریه شناختی رفتاری: روانتحلیلگری در نیمه اول قرن بیستم پا به میدان گذاشت. در تقابل با این مکتب، رفتارگرایی مدت طولانی به عنوان مکتب یکهتاز میدان بود تا در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 مکتب شناختی برای درمان بیماریها ـ بهویژه درمان افسردگی ـ شکل گرفت. پیشرو روش جدید، پروفسور آیرون تی. بک33 بود. به تدریج، مکتب رفتاری با رویکرد شناختی تلفیق شده، رویکرد رفتاری شناختی که دربرگیرنده نظریه و عمل است، به وجود آمد.34 این نظریه در علتشناسی حالتهای روان و درمان اختلالات روانی تلفیقی ازدو نظریه است و بر پایه علت شناسی و تکنیکهای درمانی دو نظریه بنا شده است

کلمات کلیدی :
» نظر